بخشی از ابیات از حوصله لبریز بودن، گاه سر رفتن یا در کمال پختگی، از کوره در رفتن در غربت پاییز، با تن پوش عریانی چون اتفاقی سرد افتادن، هدر رفتن چون تک سپیداری میان باغ روییدن در خود تبر پروردن از زخم تبر رفتن! از دوستانت
دوریان گری جوان خوشسیما و برازندهای است که تنها به زیبایی و لذت پایبند است و پس از آنکه که دوست نقاشش از او پرترهای در کمال زیبایی و جوانی میکشد، او با دیدن آن از اندیشه گذشت زمان و نابودی جوانی و زیبایی در اندوه عمیقی فرو میرود. پس
شاعر::جابر محیط
ترجمه شده به زبان عربی
مترجم:: دکتر سمیر پوریان پور
تا ابد چند روز باقی مانده است؟ سومین اثر جابر محیط شاعر باذوقی از خطه ی جنوب است. از وی تاکنون دو اثر دیگر به چاپ رسیده. نخستین اثر ایشان ( حضانت گنجشک ها) و دومین اثر ( و عشق کار
بی آنکه آرایشگری زِبر دست خطی بر چهره ات بکشد زیبایی ات را خداوند نقاشی کرده است. در معبدی که از یاد تو پا برجاست مسافر مردی زیبایی ات را طواف می کند. قربانی شدن به پای تو مرد می خواهد. هنوز قطره خونی از عشق در رگ های من
قطره قطره اشک شده ام نفس نفس ترانه دلتنگی مرا به جنون پیوند داده است بی خبر بیا. در لحظه های انتظار صبر ایوب را شکسته ام تا از بوی پیراهنت عطری بسازم برای بهار بی خبر بیا.
پاسکوآل دوآرته که اکنون در انتظار مرگ است در پشت میله های زندان چیزی فراتر از اطرافیانش دیده و روایت می کند. او در دوگانگی خویش، گاهی در زنجیر سرنوشت خود و ریشه ی خانوادگی و گاهی در مشیت الهی گرفتار شده و اکنون تک نگاره هایش را نالان بر
از ترانه های این کتاب یه دست صدایی نداره دستَم به تو نمی رسه بگو باید چکار کُنم از بی قراریای دل کُجا باید فرار کنم مثِ سایه تو با منی هم نفسِ شب های من آروم میای تو خوابَمو همسَفر و هَمپایِ من اونقدر به تو فکر می کنم