600/000ریال
In Stock
ماجراهای جوانی هفده ساله به نام کارل راسمان را بیان می کند که چون کلفت خانه شان او را از راه به در کرده و از او صاحب کودکی شده،از سوی پدر و مادرش راهی آمریکا می شود،تا ضمن گریز خانواده از رسوایی،آینده ای نو در سرزمین آرزوهای طلایی بیابد.همین که به بندرگاه نیویورک می رسد،در کشتی با دایی پولدارش دیدار می کند.دایی در نیویورک او را در خانه اش می پذیرد و کارل مدت کوتاهی در قلمرو دارایی و نفوذش زندگی راحتی دارد،اما این برخورداری و حمایت،دولت مستعجل است،چون او هم کارل را به خاطر نپذیرفتن خود سرانه ی دعوت یکی از دوستان تاجرش برای رفتن به ویلای وی در نزدیکی نیویورک،به ناگهان با نوشتن نامه ای از خود می راند.کارل رها شده در خیابان های ناآشنا،در مهمان خانه ای با دو جوان بی سرو پا برخورد می کند.یکی شان فرانسوی و دیگری ایرلندی است.آنها او را به جمع خودشان می پذیرند و این پذیرش کاملا اتفاقی و البته مخرب برای کارل تا انتهای رمان بر تقدیر پسرک سایه می اندازد،چون به فاصله ی کوتاهی از گسست این رابطه بهره کشی،کارل به خاطر بی مبالاتی جوان ایرلندی،شغل ثابتش را در مقام آسانسور چی در هتل اکسیدانتال،با آن محیط کاری گروتسک اش،از دست می دهد و پس از جدایی ناگزیر به آپارتمان دو نا رفیق سابق اش بر می گردد که به اتفاق زن خواننده ی چاق و چله و مسن تر از خودشان در آن زندگی می کنند.او بر خلاف میلش خدمتکار آنها می شود و از سوی آن ها مورد بهره کشی قرار می گیرد.قطعات پایان رمان که از نظر داستانی ادامه ی فصل قبل از تئاتر اوکلاهاما است صحنه ی شست و شو ی گروتسک برونلدا،خروج او و نیز انتقال او از سوی کارل به نجیب خانه است.در فصل به زعم ماکس برود پایانی و شاخص رمان کارل متوجه آگهی یی برای استخدام در تئاتر اوکالاهاما می شود که در آن قرار است به هر کس،کاری در خور بدهند.کارل را پس از مصاحبه،البته برای انجام کار های تکنیکی سطح پایین در آن جا می پذیرند.پاره ی آخر رمان شرح سفری است طولانی با قطار که ضمن آن کارل برای نخستین بار با عظمت آمریکا آشنا می شود.
سنجش